عاشقانه های من و دلبند شیرینم
این روزها عجیب دل میبری ازمن و دلبری ها میکنی برای من،با این دستای کوچک دوست داشتنیت انگشتای منو به دست میگیری و بی هدف سرتاسر خانه به دنبال خودت میکشی و دوست داری فقط صدا کنی:ماما....ماما و منم پاسخ بدم: جانم...جانم... همین و بس و دیگر هیچ. آرام جانم، عشق چیز عجیبی نیست حسی است مثل موقع هایی که صدایم میکنی : مادر و من میگویم : جان مادر . همین ...
نویسنده :
مامان آرمان
11:07
کودکان مظلوم غزه
راهپیمایی روز قدس آرمانم امیدوارم برگ زندگی امروزت ، خوب در خاطرت بماند .. چه بی رحمانه بر همه چیز تاخته ای در این مذبح تیره همه چیز پاره پاره است مهربانیم، اندیشه ام، احساسم، ایثارم، ایمانم، و از همه پاره پاره تر دلم .. ایا هیچ کدام ارزش ماندن نداشت چرا همه و همه بوسیله تو به هیچ گرفته شد ؟.. ...
نویسنده :
مامان آرمان
11:06
کودکانه هایت و زبان اشاره
حالا یکسال و پنج ماهه هستی و کنجکاوی ها ت بدون مرز...و البته گاهی اوقات جسورانه و خطرناک.حتی یک لحظه هم نمی تونم ازت چشم بردارم.اعضا بدنت رو میشناسی ،بازی توی قصر بادی نزدیک خونمون رو خیلی دوست داری .وقتی میبینیش با ذوق میگی ماما..تاب تاب .کلمه های زیادی میگی .به همه چی اشاره میکنی و با یه لهجه غلیظ مخصوص خودت میگی این چیه؟؟ یه کتاب به نام فوتبالیست ها داری که خیلی دوسش داری هر چند دیگه خیلی با جیگر زلیخا فرقی نداره اما وقتی میخوای برات بخونم میری میاریشو میگی:ماما...توپ یعنی برام شعر یه توپ دارم قلقلیه رو بخون وهمینطورعکس یه پسر کچل روشه که اشاره میکنی و میگی:نینی خرگوشکای پلاستیکیتو خ...
نویسنده :
مامان آرمان
11:05
برای نیمه وجودم در روز مادر ..
... مادرم ! به پاس آنچه به من داده ای ، به ستایش محبتهای بی اندازه ات ، و به وسعت همه خوبیهایت دوستت دارم این گل هم هدیه لنا عزیزمه که مامان مهربونش ،بابایی رو سر کار دیده برای آرمان فرستاده.ممنون بهشت همينجاست ميان دستهاي تو وقتي به مهر باز ميشود براي به آغوش كشيدنم... ايرج تمجيدي ...
نویسنده :
مامان آرمان
18:51
یک سال از اومدن غنچه خندونم میگذره..
یک ساله شیرین من ده ماهگی هشت ماهگی چهار ماهگی ...
نویسنده :
مامان آرمان
0:31
تولد یک سالگیت مبارک عزیز مامان و بابا خیلی دوست داریم
امروز دقیقا 1سالت شده ،تولدت مبارک.عزیز دلم . واسه تولدت یه جشن کوچیک 6 نفره گرفتیم . منو و شما بابایی و دایی جونا و مامانی. وقتی اهنگ تولد برات گذاشتم شروع کردی به شادی کردن و بالا پایین پریدن.اینقد جیغ جیغ و ذوق کردی که نگو .همیشه شاد و خندون باشی نفس من.کیک تولدت انگری برد بود که تا گذاشتم رو میز انگشتتو درسته زدی داخل کیک بعدشم خوردی.نوش جان پسر نازم.شمع تولدتم همه با همدیگه فوت کردیم. لباسای نوزادیتو به دیوار زدیم و یه ریسه تولدت مبارک هم کشیدیم .بادکنک های رنگی هم باد کردیم و دادیم دستت که کلی باهاشون سرگرم شدی.بووووووووس همه زندگی من یک سالگیت دیگه کاملا ...
نویسنده :
مامان آرمان
5:44